måndag 3 augusti 2009

چرا ناگهان سبز

رنگی از دل مبارزات مردم بیرون میاید که هیچ همخوانی با مبارزات واقعی مردم ندارد.جامعه ایران باید اگر برای پیروزی تلاش می کند کمی قدمش را فراتر گذارد و به موضوعات همه جانبه تری بپردازد.چراباید چنین باشد....دلیلش این است که ایران از آنجایی که اسلام تحمیلی را پذیرفت خصوصا بعد از انقلاب 1357 دیگر متاسفانه آن جامعه عادتی را پذیرفت که 30 سال ریشه چنان دوانید

که حتی بخشی از نویسندگان و روشنفکران در گیومه هم تلاش داشتند نوشته های غیر واقعی را به خورد مردم بدهند.هیچ کس تلاش


نمی کرد که نظام ضد بشر را برای مردم بشکافد منظورم البته آنهایی هستند که این وظیفه چند برابر به عهده شان بود اگرنه ماهیت این نظام افشا شده است و تلاش مردم ایران امروز در ادامه اعتراضات بعد از انتخابات حکایت کننده مخالفت صددرصد با این نظام است اما
اگر عده ای بنا برمنفعت شخصی خویش تلاش نکنند رنگ سبز را رنگ مبارزه کنند و مبارزه را به انحراف نکشانند مردم به خوبی

میدانندکه چگونه با این نظام دشنه به دست مبارزه کنند..کارگران در این میان نقش عظیمی را ایفا خواهند کرد آنگاه که شیر کارخانه ها که توسط کارگران بسته شود و انسانهای محروم به خواسته های حقیقی خویش که همان برابری و آزادی تمام جامعه است دست
یابند.رازی نهفته است که یا پیداست یا ناپیدا اما اگر پیداست بایددل آن راز را شکافت و برعلیه ستمگران شتابان مبارزه کرد.